دو شنبه 19 اسفند 1392 |
یه زمانی بود به همه دوستانم سر میزدم کامنت میذاشتم کلی هم جواب میگرفتم
در مقابل کلی واسم کامنت میذاشتن ...
ولی خیلی ها بهم فشار آوردن چرا وب این میری چرا وب اون میری ؟؟!!!
هی ایراد میگرفتن تهمت میزدن و ....
خلاصه قرار شد کمتر برم وب دوستان گلم و بیشتر وب خودم باشم
تا جایی که نظراتم از روزی 30 -40 کامنت به 5- 6 کامنت رسید اونم فقط یکی دو تا دوست واسم موند
حالا جالب وقتی میری وب خودشون..... چیزی نگم بهتره بقیه فرق دارن
نظرات شما عزیزان:
به به ، میبینم که وبلاگتو خونه تکونی کردی و در و دیوارشو رنگ آمیزی کردی
خلاصه درآمد زندگیت رفته بالا دیگه، داری خرج وبلاگت میکنی، انشاا. شایان جون رو هم میفرستی منچستر و بارسلونا و رءال و استقلال
ببخش اگه دیر سر زدم به وبلاگت، عید رفته بودم ییلاق داشتم با برف دسته و پنجه نرم میکردم، تازه برگشتم خونه.
بازم به دایی شایان خودم سر میزنم، قربون عکسای خوشگلش برم،چقد ناز شده توی شن و ماسه ها
همه میگن مردم...
اما هیچکس مردم نیست!
(آدما همدیگه رو مطابق ارزش های نهادینه شده در خودشون قضاوت میکنن)
.
بی خیال آبجی
چشم الهه جون مرسی که هستی و آبرو داری میکنی
ممنون از لطفتون
نویسنده : مامان شایان
|