یک شنبه 14 مهر 1392 |
|
قند خون مادر بالاست .... (اما) دلش همیشه شور میزند...
روزی که برای اولین بار :: برچسبها: با اولین بوسه فکر همه را از سرت بیرون کن, ,
بیم آن نیســت که در پیش تو پروانـه شــوم بیم آنســت که از دســت تو دیوانـه شــوم تا بدانـم چه بود ســر خوشــی بوســه تو؟ کاش یک لحـظه به دســت تو چو پیمانـه شــوم به امیــدی که کند عقـده گشــایی کف تو یکشـبی کاش که قفـل در میخانـه شــوم ایکه در هر نفســم نام تو تکـرار شـدســت غالب آنســت که از فکر تو دیوانـه شــوم منـزل دیده خـود را کنم از اشــک خراب بی خبر گر که از آن گوهـر یکدانـه شــوم تا جـنون نیـم قـدم راه نمانـدســت مــرا زود باشــد که ز ســودای تو افســانه شــوم
زنــــدگی یعنی هــــمین امروز هــــمین حالا یعنی در آغــــوشت تا هــــــمیشه تا فــــردا زنـــدگی یعنی نــــگاه تو کـــــوک کردن قلبم با صـــدای تو زنــــدگی یعنی هــــمین دم مــــیدانم که مـــی دانی از این حســـــم عــــشق را می خوانی زنــــدگی یعنی .......... خــــودت خوب میدانی
:: برچسبها: خدایا مچکرم,
|
|